معنی فارسی boston crabs
B2نوعی حالت پوستی که میتواند به دلیل تماس با عفونت ایجاد شود.
A slang term for a skin condition often associated with infection.
- IDIOM
example
معنی(example):
او بعد از تعطیلاتش از گرفتار شدن به خرچنگهای بوسنی شکایت کرد.
مثال:
He complained about having boston crabs after his vacation.
معنی(example):
خرچنگهای بوسنی اگر درمان نشوند میتوانند خیلی ناخوشایند باشند.
مثال:
Boston crabs can be quite unpleasant if left untreated.
معنی فارسی کلمه boston crabs
:
نوعی حالت پوستی که میتواند به دلیل تماس با عفونت ایجاد شود.