معنی فارسی bostoons

B1

جمع بوزب؛ افرادی که در حال ترفند و سرگرمی هستند.

A group of silly or foolish people having fun.

example
معنی(example):

مهمانی پر از بوزب‌ها بود که در حال رقص و خوش‌گذرانی بودند.

مثال:

The party was filled with bostoons dancing and having fun.

معنی(example):

بچه‌ها در جشنواره به بوزب تبدیل شدند و همه جا می‌دویدند.

مثال:

The kids turned into bostoons at the carnival, running around everywhere.

معنی فارسی کلمه bostoons

: معنی bostoons به فارسی

جمع بوزب؛ افرادی که در حال ترفند و سرگرمی هستند.