معنی فارسی boswellizing
B1باسولسازی، فرآیند تعریف و روایت داستانهای افراد به طرز تحسینآمیز.
The act of narrating someone's life or experiences in a manner that highlights their significance.
- VERB
example
معنی(example):
نویسنده در حال باسولسازی تجربیاتش است.
مثال:
The author is boswellizing his experiences.
معنی(example):
او سالها را به باسولسازی زندگی رهبران بزرگ گذراند.
مثال:
She spent years boswellizing the lives of great leaders.
معنی فارسی کلمه boswellizing
:
باسولسازی، فرآیند تعریف و روایت داستانهای افراد به طرز تحسینآمیز.