معنی فارسی botherer

B2

مزاحم، شخصی که به طور مداوم برای دیگران دردسر و ناراحتی ایجاد می‌کند.

A person who annoys or causes trouble for others, often by being intrusive.

example
معنی(example):

او یک مزاحم است که همیشه دیگران را قطع می‌کند.

مثال:

He is a botherer who always interrupts others.

معنی(example):

مزاحم بودن می‌تواند حفظ دوستی‌ها را دشوار کند.

مثال:

Being a botherer can make it hard to keep friends.

معنی فارسی کلمه botherer

: معنی botherer به فارسی

مزاحم، شخصی که به طور مداوم برای دیگران دردسر و ناراحتی ایجاد می‌کند.