معنی فارسی bouchal
B1ظرفی کوچک و معمولاً کمعمق که برای نگهداری اشیای کوچک استفاده میشود.
A small, typically shallow container used for holding small items.
- NOUN
example
معنی(example):
بوشال اصطلاحی است که در گویشهای محلی برای یک ظرف کوچک استفاده میشود.
مثال:
Bouchal is a term used in local dialects for a small container.
معنی(example):
او از یک بوشال برای نگهداری ادویههایش استفاده کرد.
مثال:
She used a bouchal to store her spices.
معنی فارسی کلمه bouchal
:
ظرفی کوچک و معمولاً کمعمق که برای نگهداری اشیای کوچک استفاده میشود.