معنی فارسی bouchette
B1بوشته، نوعی تکنیک تزئینی در آشپزی برای زیبا کردن غذاها.
A small decorative item, especially in culinary presentation.
- NOUN
example
معنی(example):
سرآشپز از بوشت برای تزئین دسر استفاده کرد.
مثال:
The chef used a bouchette to decorate the dessert.
معنی(example):
او یاد گرفت چگونه بوشت درست کند در کلاس آشپزی.
مثال:
She learned how to make a bouchette during the cooking class.
معنی فارسی کلمه bouchette
:
بوشته، نوعی تکنیک تزئینی در آشپزی برای زیبا کردن غذاها.