معنی فارسی boughless
B1بدون شاخه، درخت یا چیزی که هیچ شاخهای ندارد.
Having no boughs or branches.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بدنه بدون شاخه بلند و عریان ایستاده بود.
مثال:
The boughless trunk stood tall and bare.
معنی(example):
یک درخت بدون شاخه میتواند بسیار تنها به نظر بیاید.
مثال:
A boughless tree can seem quite lonely.
معنی فارسی کلمه boughless
:
بدون شاخه، درخت یا چیزی که هیچ شاخهای ندارد.