معنی فارسی bouncier
B1 /ˈbaʊnsiɚ/پرپریتر، به معنای داشتن قابلیت پرپری بیشتر است، به ویژه در مورد اشیایی که به راحتی میتوانند به بالا برگردند.
More bouncy; able to bounce more easily.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Easily bounced.
مثال:
You can't play tennis without a bouncy ball.
معنی(adjective):
Lively, exuberant, energetic.
مثال:
She's a very bouncy character.
example
معنی(example):
ترامپولین جدید از قبلی پرپری بیشتری دارد.
مثال:
The new trampoline is bouncier than the old one.
معنی(example):
آن توپ خیلی پرپریتر از چیزی بود که انتظار داشتم.
مثال:
That ball is much bouncier than I expected.
معنی فارسی کلمه bouncier
:
پرپریتر، به معنای داشتن قابلیت پرپری بیشتر است، به ویژه در مورد اشیایی که به راحتی میتوانند به بالا برگردند.