معنی فارسی bountree
B1درخت بونتری، درختی با فراوانی میوه.
A tree known for its abundant yield of fruits.
- NOUN
example
معنی(example):
درخت بونتری در این تابستان میوههای زیادی به بار آورد.
مثال:
The bountree bore an abundance of fruits this summer.
معنی(example):
افسانهها میگویند که درخت بونتری آرزوها را زمانی که در تمام شکوفایی باشد برآورده میکند.
مثال:
Legends say that the bountree grants wishes when in full bloom.
معنی فارسی کلمه bountree
:
درخت بونتری، درختی با فراوانی میوه.