معنی فارسی bouquetiere

B2

بوقتیه، فردی که مسئول ترتیب دادن گل‌ها است.

A florist or someone who creates and arranges bouquets.

example
معنی(example):

بوقتیه گل‌های زیبایی را برای عروسی چیده بود.

مثال:

The bouquetiere arranged beautiful flowers for the wedding.

معنی(example):

او به عنوان بوقتیه در یک فروشگاه گل معروف کار می‌کرد.

مثال:

She worked as a bouquetiere in a famous flower shop.

معنی فارسی کلمه bouquetiere

: معنی bouquetiere به فارسی

بوقتیه، فردی که مسئول ترتیب دادن گل‌ها است.