معنی فارسی bouquiniste
B1فروشنده کتاب، شخصی که در خیابانها یا بازارچهها کتاب میفروشد، معمولاً کتابهای دست دوم یا کمیاب.
A bookseller, often one who sells used or rare books in open-air markets.
- NOUN
example
معنی(example):
او یک کتاب نایاب از فروشنده کتاب سر خیابان خرید.
مثال:
He bought a rare book from the bouquiniste by the river.
معنی(example):
فروشنده کتاب چندین رمان قدیمی را به نمایش گذاشته بود.
مثال:
The bouquiniste had many vintage novels on display.
معنی فارسی کلمه bouquiniste
:
فروشنده کتاب، شخصی که در خیابانها یا بازارچهها کتاب میفروشد، معمولاً کتابهای دست دوم یا کمیاب.