معنی فارسی bourd

B1

بورد به محورها و موضوعات اساسی داستان اشاره دارد که عناصر کلیدی آن را شکل می‌دهند.

The central themes or frameworks within a narrative.

example
معنی(example):

محور داستان یک سفر قهرمانانه است.

مثال:

The bourd of the story involves a hero's journey.

معنی(example):

در این بورد، موضوعات عشق و شجاعت بررسی می‌شود.

مثال:

In this bourd, the themes of love and courage are explored.

معنی فارسی کلمه bourd

: معنی bourd به فارسی

بورد به محورها و موضوعات اساسی داستان اشاره دارد که عناصر کلیدی آن را شکل می‌دهند.