معنی فارسی bourder
B1بوردار به شخصی اشاره دارد که مسئول نگهبانی و در نظر گرفتن حریم مشخصی در محیطی است.
A person who oversees or manages boundaries in a specific area.
- NOUN
example
معنی(example):
بوردار بر لبه دره نظارت میکرد.
مثال:
The bourder watched over the edge of the cliff.
معنی(example):
یک بوردار معمولاً مرزهای مناطق بازی را تعریف میکند.
مثال:
A bourder often defines the boundaries of play areas.
معنی فارسی کلمه bourder
:
بوردار به شخصی اشاره دارد که مسئول نگهبانی و در نظر گرفتن حریم مشخصی در محیطی است.