معنی فارسی bourgeon
B1جوانه زدن، زمانی که گیاهان یا ایدهها به سرعت رشد کردند و توسعه یافتند.
To sprout, bud, or develop; often used in the context of plants or ideas.
- VERB
example
معنی(example):
درخت در بهار شروع به جوانه زدن کرد.
مثال:
The tree began to bourgeon in the spring.
معنی(example):
ایدههای جدید مطمئناً در یک محیط خلاق جوانه خواهند زد.
مثال:
New ideas are sure to bourgeon in a creative environment.
معنی فارسی کلمه bourgeon
:
جوانه زدن، زمانی که گیاهان یا ایدهها به سرعت رشد کردند و توسعه یافتند.