معنی فارسی bourgeoned

B2

شکوفا شدن، به معنای آغاز رشد و توسعه یا بهبود در یک زمینه خاص.

To produce buds or new growth, often used metaphorically to indicate development or expansion.

example
معنی(example):

این گیاه در بهار به زیبایی شکوفا شده است.

مثال:

The plant has bourgeoned beautifully in the spring.

معنی(example):

دوستی آنها در طول سال‌ها شکوفا شده است.

مثال:

Their friendship bourgeoned over the years.

معنی فارسی کلمه bourgeoned

: معنی bourgeoned به فارسی

شکوفا شدن، به معنای آغاز رشد و توسعه یا بهبود در یک زمینه خاص.