معنی فارسی bowkail

B1

ابزاری برای ماهیگیری که معمولاً به شکل کمان است و می‌تواند به شناگر و یا وسیله‌ای دیگر متصل شود.

A traditional fishing tool that resembles a bow and is used in some cultures.

example
معنی(example):

کمان‌کای یک ابزار ماهیگیری سنتی در برخی فرهنگ‌ها است.

مثال:

The bowkail is a traditional fishing tool in some cultures.

معنی(example):

او از کمان‌کای برای صید ماهی به‌طور مؤثر استفاده می‌کند.

مثال:

He uses a bowkail to catch fish efficiently.

معنی فارسی کلمه bowkail

: معنی bowkail به فارسی

ابزاری برای ماهیگیری که معمولاً به شکل کمان است و می‌تواند به شناگر و یا وسیله‌ای دیگر متصل شود.