معنی فارسی boxtop
A2در جعبه، بالای درب جعبه را نشان میدهد.
The upper part or lid of a box.
- NOUN
example
معنی(example):
بعد از استفاده از جعبه، مطمئن شوید که درب جعبه را بهخوبی ببندید.
مثال:
Make sure to close the boxtop securely after using the box.
معنی(example):
او درب جعبه را با برچسبهای رنگی تزئین کرد.
مثال:
She decorated the boxtop with colorful stickers.
معنی فارسی کلمه boxtop
:
در جعبه، بالای درب جعبه را نشان میدهد.