معنی فارسی boycottage

B1

کلبه پسرانه، محلی برای فعالیت‌های تفریحی مختص پسران.

A cottage oriented towards young boys, often used for recreational purposes.

example
معنی(example):

آنها یک کلبه پسرانه در کنار دریاچه برای فعالیت‌های تابستانی دارند.

مثال:

They have a boycottage by the lake for summer activities.

معنی(example):

کلبه پسرانه پر از خنده و بازی بود.

مثال:

The boycottage was filled with laughter and games.

معنی فارسی کلمه boycottage

: معنی boycottage به فارسی

کلبه پسرانه، محلی برای فعالیت‌های تفریحی مختص پسران.