معنی فارسی boycotter
B1تحریمکننده، فرد یا گروهی که از خرید یا استفاده از کالاها یا خدمات خاصی به دلایلی مانند اعتراض یا نارضایتی خودداری میکند.
A person or group who refuses to buy or use certain goods or services as a form of protest or dissatisfaction.
- NOUN
example
معنی(example):
تحریمکننده از خرید محصولات این شرکت خودداری کرد.
مثال:
The boycotter refused to buy products from the company.
معنی(example):
به عنوان یک تحریمکننده متعهد، او برای مصرف اخلاقی تبلیغ کرد.
مثال:
As a committed boycotter, she advocated for ethical consumption.
معنی فارسی کلمه boycotter
:
تحریمکننده، فرد یا گروهی که از خرید یا استفاده از کالاها یا خدمات خاصی به دلایلی مانند اعتراض یا نارضایتی خودداری میکند.