معنی فارسی boylikeness
B1به معنی ویژگی‌ها یا خصوصیات مربوط به یک پسر بچه است.
The quality of being boy-like; possessing traits typically associated with boys.
- OTHER
example
معنی(example):
ظاهر پسرانه او در طرز بازی‌اش مشهود است.
مثال:
His boylikeness is evident in the way he plays.
معنی(example):
پسرانه بودن شخصیت او را برای خوانندگان جوان قابل ارتباط می‌سازد.
مثال:
The boylikeness of the character makes him relatable to young readers.
معنی فارسی کلمه boylikeness
:
به معنی ویژگی‌ها یا خصوصیات مربوط به یک پسر بچه است.
