معنی فارسی braccia

B1

دست‌ها، که به معنی بازوها یا دستان به کار می‌روند.

The plural form of 'arm' or 'hands' in Italian.

example
معنی(example):

او برای نشان دادن هیجانش دست‌هایش را بالا برد.

مثال:

She raised her braccia to show her excitement.

معنی(example):

دست‌ها می‌توانند برای در آغوش گرفتن کسی به گرمی استفاده شوند.

مثال:

Braccia can be used to embrace someone warmly.

معنی فارسی کلمه braccia

: معنی braccia به فارسی

دست‌ها، که به معنی بازوها یا دستان به کار می‌روند.