معنی فارسی brachyceric

B2

به شکل براچی‌سریک که نشان‌دهنده ویژگی‌های خاصی از لحاظ آناتومی حشرات است اشاره دارد.

Referring to the specific anatomical features of brachyceran insects.

example
معنی(example):

شکل براچی‌سریک حشرات برای بقاء آنها حیاتی است.

مثال:

The brachyceric form of the insects is vital for their survival.

معنی(example):

مشاهده ویژگی‌های براچی‌سریک می‌تواند تطبیق‌های تکاملی را فاش کند.

مثال:

Observing brachyceric traits can reveal evolutionary adaptations.

معنی فارسی کلمه brachyceric

: معنی brachyceric به فارسی

به شکل براچی‌سریک که نشان‌دهنده ویژگی‌های خاصی از لحاظ آناتومی حشرات است اشاره دارد.