معنی فارسی brachychronic
B2به حشرات با چرخههای زندگی کوتاه و سریع اشاره دارد که زمان رشد آنها به طور چشمگیری کاهش یافته است.
Describing insects with shortened life cycles and rapid development phases.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
حشرات براچیکرونیک یک چرخه زندگی منحصر به فرد دارند.
مثال:
Brachychronic insects exhibit a unique life cycle.
معنی(example):
مرحله براچیکرونیک برای توسعه آنها حیاتی است.
مثال:
The brachychronic phase is crucial for their development.
معنی فارسی کلمه brachychronic
:
به حشرات با چرخههای زندگی کوتاه و سریع اشاره دارد که زمان رشد آنها به طور چشمگیری کاهش یافته است.