معنی فارسی brachydome

B1

براکیودوم، به ساختارهای زمین‌شناسی خاصی اطلاق می‌شود که معمولا در زمینه‌های آتش‌فشانی دیده می‌شوند.

A particular geological formation often associated with volcanic activity.

example
معنی(example):

براکیودوم، یک ساختار خاص است که در برخی زمینه‌های زمین‌شناسی مشاهده می‌شود.

مثال:

The brachydome is a specific formation seen in certain geological contexts.

معنی(example):

زمین‌شناسان به مطالعهٔ براکیودوم برای درک ساختارهای آتش‌فشانی می‌پردازند.

مثال:

Geologists study the brachydome to understand volcanic formations.

معنی فارسی کلمه brachydome

: معنی brachydome به فارسی

براکیودوم، به ساختارهای زمین‌شناسی خاصی اطلاق می‌شود که معمولا در زمینه‌های آتش‌فشانی دیده می‌شوند.