معنی فارسی brachydontism
B1براکیودنتیسم به وضعیتی اطلاق میشود که در آن دندانها به طور غیرطبیعی کوتاه یا سطحی هستند.
A condition characterized by short or shallow teeth, often studied in dental health.
- OTHER
example
معنی(example):
براکیودنتیسم میتواند به مشکلات دندانی خاصی در برخی گونهها منجر شود.
مثال:
Brachydontism can lead to specific dental issues in certain species.
معنی(example):
مطالعهٔ براکیودنتیسم در علوم دامپزشکی اهمیت دارد.
مثال:
The study of brachydontism is important in veterinary science.
معنی فارسی کلمه brachydontism
:
براکیودنتیسم به وضعیتی اطلاق میشود که در آن دندانها به طور غیرطبیعی کوتاه یا سطحی هستند.