معنی فارسی brachyphalangia
B1براکیفالانژیا به کاهشی در طول استخوانهای انگشتان اشاره دارد که میتواند بر توانایی حرکتی فرد تأثیر بگذارد.
A condition characterized by the shortening of the bones in the fingers.
- OTHER
example
معنی(example):
براکیفالانژیا وضعیتی است که در آن انگشتان استخوانهای کوتاهتری دارند.
مثال:
Brachyphalangia is a condition where fingers have shortened bones.
معنی(example):
افرادی که با براکیفالانژیا مواجه هستند ممکن است به تسهیلات ویژهای نیاز داشته باشند.
مثال:
Individuals with brachyphalangia may require special accommodations.
معنی فارسی کلمه brachyphalangia
:
براکیفالانژیا به کاهشی در طول استخوانهای انگشتان اشاره دارد که میتواند بر توانایی حرکتی فرد تأثیر بگذارد.