معنی فارسی bracking
B1روش یا تکنیکی که در کشاورزی و باغبانی برای تقویت رشد گیاهان استفاده میشود.
The act or process of pruning, specifically in the context of gardening to promote healthy growth.
- VERB
example
معنی(example):
برکینگ یک تکنیک در باغبانی است.
مثال:
Bracking is a technique used in gardening.
معنی(example):
او در کارگاه گیاهان درباره برکینگ یاد گرفت.
مثال:
She learned about bracking at the plant workshop.
معنی فارسی کلمه bracking
:
روش یا تکنیکی که در کشاورزی و باغبانی برای تقویت رشد گیاهان استفاده میشود.