معنی فارسی brain-box

B1

جعبه‌ای که به نوعی تفکر خلاق و ایده‌پردازی کمک می‌کند.

A conceptual or physical container for collecting and nurturing ideas.

example
معنی(example):

او یک جعبه مغز برای اندیشمندان نوآور ایجاد کرد.

مثال:

She created a brain-box for innovative thinkers.

معنی(example):

جعبه مغز پر از ایده‌ها یک منبع عالی بود.

مثال:

The brain-box filled with ideas was a great resource.

معنی فارسی کلمه brain-box

: معنی brain-box به فارسی

جعبه‌ای که به نوعی تفکر خلاق و ایده‌پردازی کمک می‌کند.