معنی فارسی brain-boxes
B1مجموعه جعبهها یا افرادی که ایدههای نوآورانه را حفظ میکنند.
Multiple containers or groups of creative thinkers.
- NOUN
example
معنی(example):
جعبههای مغز در کنفرانس با کارشناسان پر شده بودند.
مثال:
The brain-boxes at the conference were filled with experts.
معنی(example):
چندین جعبه مغز در پروژه همکاری کردند.
مثال:
Several brain-boxes collaborated on the project.
معنی فارسی کلمه brain-boxes
:
مجموعه جعبهها یا افرادی که ایدههای نوآورانه را حفظ میکنند.