معنی فارسی brainwood
B2چوب مغز به نوعی چوب اشاره دارد که در جنگلها یافت میشود و به خاطر خواص خاصش منحصر به فرد است.
A type of wood from specific trees known for its unique properties.
- NOUN
example
معنی(example):
چوب مغز جنگل به خاطر اکوسیستم منحصر به فردش شناخته میشود.
مثال:
The brainwood of the forest is known for its unique ecosystem.
معنی(example):
در زمانهای قدیم، مردم معتقد بودند که چوب مغز خواص جادویی دارد.
مثال:
In ancient times, people believed that brainwood had magical properties.
معنی فارسی کلمه brainwood
:
چوب مغز به نوعی چوب اشاره دارد که در جنگلها یافت میشود و به خاطر خواص خاصش منحصر به فرد است.