معنی فارسی brainworker
B2کارمند مغزی به شخصی اطلاق میشود که بیشتر زمان خود را به کارهای فکری و تحلیلی اختصاص میدهد.
An individual whose work is primarily based on intellectual or mental processes.
- NOUN
example
معنی(example):
یک کارمند مغزی کسی است که در کارهای ذهنی مشغول است.
مثال:
A brainworker is someone who engages in mental tasks.
معنی(example):
در صنعت فناوری، کارمندان مغزی به خاطر مهارتهای تحلیلی خود بسیار ارزشمند هستند.
مثال:
In the tech industry, brainworkers are highly valued for their analytical skills.
معنی فارسی کلمه brainworker
:
کارمند مغزی به شخصی اطلاق میشود که بیشتر زمان خود را به کارهای فکری و تحلیلی اختصاص میدهد.