معنی فارسی brakeless

B2

بدون سیستم ترمز، در دستگاه‌ها یا وسایل نقلیه.

Describing a vehicle or device that does not have brakes.

example
معنی(example):

یک دوچرخه بدون ترمز می‌تواند بسیار خطرناک باشد.

مثال:

A brakeless bike can be very dangerous to ride.

معنی(example):

او با یک اسکیت‌برد بدون ترمز در سراشیبی رکاب زد.

مثال:

He rode downhill on a brakeless skateboard.

معنی فارسی کلمه brakeless

: معنی brakeless به فارسی

بدون سیستم ترمز، در دستگاه‌ها یا وسایل نقلیه.