معنی فارسی branchstand
B1ایستگاه فرعی، مکانی است که ممکن است در آن خدمات مرتبط با نوع خاصی از حمل و نقل ارائه شود.
A structure or location where tickets or services related to a branch of transportation are provided.
- NOUN
example
معنی(example):
ایستگاه فرعی جایی است که میتوانید بلیطهای قطار را بخرید.
مثال:
The branchstand is where you can buy tickets for the train.
معنی(example):
در ایستگاه فرعی، آنها همچنین تنقلات و نوشیدنیها میفروشند.
مثال:
At the branchstand, they also sell snacks and drinks.
معنی فارسی کلمه branchstand
:
ایستگاه فرعی، مکانی است که ممکن است در آن خدمات مرتبط با نوع خاصی از حمل و نقل ارائه شود.