معنی فارسی brasserie

B1

رستورانی غیررسمی که معمولاً غذاهای خاص و نوشیدنی‌ها را سرو می‌کند.

A small restaurant or café in France serving simple meals.

noun
معنی(noun):

A small, informal restaurant that serves beer and wine as well as simple food

example
معنی(example):

ما در یک رستوران زیبا ناهار خوردیم.

مثال:

We had lunch at a lovely brasserie.

معنی(example):

رستوران غذاهای سنتی فرانسه را سرو می‌کند.

مثال:

The brasserie serves traditional French cuisine.

معنی فارسی کلمه brasserie

: معنی brasserie به فارسی

رستورانی غیررسمی که معمولاً غذاهای خاص و نوشیدنی‌ها را سرو می‌کند.