معنی فارسی brassica
B1 /ˈbɹæs.ɪ.kə/براسیکا، نوعی گیاه است که شامل خانواده کلمها میشود و در تهیه غذا استفاده میشود.
A genus of plants in the mustard family, often cultivated for food.
- noun
noun
معنی(noun):
Any of many plants of the genus Brassica, including cabbage, mustard and rapes
example
معنی(example):
براسیکا نوعی گیاه است که اغلب در پخت و پز استفاده میشود.
مثال:
Brassica is a type of plant often used in cooking.
معنی(example):
کشاورزان محصولات براسیکا مانند کلم و کلم بروکلی میکارند.
مثال:
Farmers grow brassica crops such as cabbage and broccoli.
معنی فارسی کلمه brassica
:
براسیکا، نوعی گیاه است که شامل خانواده کلمها میشود و در تهیه غذا استفاده میشود.