معنی فارسی brass monkey

B2

عبارت عامیانه‌ای است که به معنای سرد بودن بسیار شدید است.

An informal expression used to describe extremely cold weather.

adjective
معنی(adjective):

(of the weather) Very cold.

مثال:

It's brass monkey weather today, isn't it?

example
معنی(example):

هوای بیرون آن‌قدر سرد بود که احساس می‌کردم یک میمون برنجی هستم.

مثال:

It was so cold outside, I felt like I was a brass monkey.

معنی(example):

عبارت 'آن‌قدر سرد که تخم‌های یک میمون برنجی را منجمد کند' یک جمله طنزآمیز است.

مثال:

The phrase 'cold enough to freeze the balls off a brass monkey' is a humorous saying.

معنی فارسی کلمه brass monkey

: معنی brass monkey به فارسی

عبارت عامیانه‌ای است که به معنای سرد بودن بسیار شدید است.