معنی فارسی brass-necked

B2

بی‌شرم و پررو، به ویژه در مواقعی که نباید درخواست کرد.

Describes someone who is shamelessly bold.

verb
معنی(verb):

To behave boldly or shamelessly.

adjective
معنی(adjective):

Nervy; cheeky; shameless

example
معنی(example):

دانش‌آموز بی‌شرمی پس از شکست در امتحان درخواست اعتبار اضافی کرده است.

مثال:

The brass-necked student asked for extra credit after failing the exam.

معنی(example):

داشتن گردن برنجی در مواقعی می‌تواند در مذاکره مفید باشد.

مثال:

Being brass-necked at times can be advantageous in negotiation.

معنی فارسی کلمه brass-necked

: معنی brass-necked به فارسی

بی‌شرم و پررو، به ویژه در مواقعی که نباید درخواست کرد.