معنی فارسی braveries
B1شجاعتها، اقداماتی که به طور خاص شجاعت یا نیروی شخصی را نشان میدهند.
Acts of bravery or courageous behavior.
- NOUN
example
معنی(example):
شجاعتهای سرباز در طول نبرد قابل تحسین بود.
مثال:
The soldier's braveries during the battle were commendable.
معنی(example):
شجاعتهای او در میان همرزمانش افسانهای است.
مثال:
His braveries are legendary among his comrades.
معنی فارسی کلمه braveries
:
شجاعتها، اقداماتی که به طور خاص شجاعت یا نیروی شخصی را نشان میدهند.