معنی فارسی braxies

B1

به معنی نیروی جسمانی، به ویژه در حیوانات.

Strength or physical power, especially in animals.

example
معنی(example):

قدرت بدنی حیوانات به آنها در بقا کمک کرد.

مثال:

The braxies of the animals helped them survive.

معنی(example):

او به قدرت بدنی در تحقیقاتش درباره حیات وحش اشاره کرد.

مثال:

She noted the braxies in her research on wildlife.

معنی فارسی کلمه braxies

: معنی braxies به فارسی

به معنی نیروی جسمانی، به ویژه در حیوانات.