معنی فارسی braza

B1

برازا، یک نوع ابزار یا تجهیزات استفاده شده در ورزش یا رقابت.

Braza refers to a specific type of stroke or style used in swimming or competition.

example
معنی(example):

او در حین اجرا، برازا را محکم در دست گرفت.

مثال:

He held the braza tightly during the performance.

معنی(example):

برازا نمادی از قدرت در مسابقه بود.

مثال:

The braza was a symbol of strength in the competition.

معنی فارسی کلمه braza

: معنی braza به فارسی

برازا، یک نوع ابزار یا تجهیزات استفاده شده در ورزش یا رقابت.