معنی فارسی brazilette
B1برازلیت، نوعی جواهرات بدن که معمولاً به منظور زیبایی و تزئین استفاده میشود.
A small body ornament that is worn for aesthetic reasons.
- NOUN
example
معنی(example):
برازلیت یک نوع جواهر بدن زیبا است.
مثال:
A brazilette is a type of aesthetic body jewelry.
معنی(example):
او یک برازلیت به جشن wore.
مثال:
She wore a brazilette to the festival.
معنی فارسی کلمه brazilette
:
برازلیت، نوعی جواهرات بدن که معمولاً به منظور زیبایی و تزئین استفاده میشود.