معنی فارسی breadcrumb trails

B2

چندین مسیر مشخص از خورده نان‌ها که می‌تواند برای یافتن راه برگشت یا راهنمایی در مکان‌های نامشخص استفاده شود.

Several paths marked by small pieces of bread used for navigation.

example
معنی(example):

کوهنورد، مسیرهای خورده نان که دیگران گذاشته بودند را دنبال کرد.

مثال:

The hiker followed the breadcrumb trails left by others.

معنی(example):

مسیرهای خورده نان متعدد می‌توانند در جنگل موجب سردرگمی شوند.

مثال:

Multiple breadcrumb trails can lead to confusion in the forest.

معنی فارسی کلمه breadcrumb trails

: معنی breadcrumb trails به فارسی

چندین مسیر مشخص از خورده نان‌ها که می‌تواند برای یافتن راه برگشت یا راهنمایی در مکان‌های نامشخص استفاده شود.