معنی فارسی breaden
B1صفتی که به چیزی اشاره دارد که به نان یا بافت نانشکل شباهت دارد.
An adjective describing something that has a bread-like quality or texture.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بافت ناندار کیک بسیار لذتبخش بود.
مثال:
The breaden texture of the cake was delightful.
معنی(example):
دستورهای ناندار او در شهر معروف هستند.
مثال:
Her breaden recipes are famous in the town.
معنی فارسی کلمه breaden
:
صفتی که به چیزی اشاره دارد که به نان یا بافت نانشکل شباهت دارد.