معنی فارسی breadwinning
B2فردی که مسئولیت تأمین مالی خانواده را به عهده دارد.
The act of earning money to support a family or household.
- NOUN
example
معنی(example):
او نانآور اصلی خانوادهاش است.
مثال:
She is the primary breadwinner in her family.
معنی(example):
نانآوری بخش مهمی از تامین ثبات مالی است.
مثال:
Breadwinning is an essential part of ensuring financial stability.
معنی فارسی کلمه breadwinning
:
فردی که مسئولیت تأمین مالی خانواده را به عهده دارد.