معنی فارسی break bread
B1شکستن نان، به عنوان نشانهای از همبستگی و مشارکت برای خوردن غذای مشترک به کار میرود.
To share a meal, especially in a communal or friendly context.
- verb
verb
معنی(verb):
To eat a meal, especially to eat a shared meal with friends.
معنی(verb):
To take part in Holy Communion.
example
معنی(example):
آنها دوست دارند که در مناسبتهای خاص با هم نان بشکنند.
مثال:
They like to break bread together on special occasions.
معنی(example):
نان شکستن نمادی از دوستی و جامعه است.
مثال:
Breaking bread is a sign of friendship and community.
معنی فارسی کلمه break bread
:
شکستن نان، به عنوان نشانهای از همبستگی و مشارکت برای خوردن غذای مشترک به کار میرود.