معنی فارسی break of day
B1زمان صبح زود که روز شروع میشود.
The time when day begins, dawn.
- noun
noun
معنی(noun):
Daybreak.
مثال:
At the break of day.
example
معنی(example):
در سپیدهدم بیدار شدم تا طلوع آفتاب را ببینم.
مثال:
I woke up at the break of day to see the sunrise.
معنی(example):
دهاتیها در سپیدهدم کار خود را آغاز میکنند.
مثال:
The villagers start their work at the break of day.
معنی فارسی کلمه break of day
:
زمان صبح زود که روز شروع میشود.