معنی فارسی breakerman

B1

مامور شکستن استخوان شخصی است که در صحنه‌های ساخت و ساز به ایمنی کارگران و تجهیزات کمک می‌کند.

An individual responsible for safety measures at a construction site.

example
معنی(example):

مامور شکستن استخوان مسئول ایمنی در محل بود.

مثال:

The breakerman was responsible for the safety on the site.

معنی(example):

هر مامور شکستن استخوان باید در حین کار از تجهیزات حفاظتی استفاده کند.

مثال:

Every breakerman must wear protective gear while working.

معنی فارسی کلمه breakerman

: معنی breakerman به فارسی

مامور شکستن استخوان شخصی است که در صحنه‌های ساخت و ساز به ایمنی کارگران و تجهیزات کمک می‌کند.