معنی فارسی breastrope
B1رشتهای که به عنوان ابزاری ایمنی در کوهنوردی یا فعالیتهای مشابه به کار برده میشود.
A rope or strap used for safety and support in climbing or similar activities.
- NOUN
example
معنی(example):
ذنب سینهای به کوهنورد کمک کرد تا هارنس خود را محکم کند.
مثال:
The breastrope helped the climber secure his harness.
معنی(example):
آنها از ذنب سینهای برای ایمنی بیشتر در کوه استفاده کردند.
مثال:
They used a breastrope for better safety on the mountain.
معنی فارسی کلمه breastrope
:
رشتهای که به عنوان ابزاری ایمنی در کوهنوردی یا فعالیتهای مشابه به کار برده میشود.