معنی فارسی breenger

B2

پیشگام، فردی که در یک زمینه خاص، نوآوری و ابتکار عمل دارد و دیگران را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

A person who leads or pioneers in a specific field, often influencing others.

example
معنی(example):

او یک پیشگام در آخرین روندهای مد است.

مثال:

He is a breenger of the latest fashion trends.

معنی(example):

به عنوان یک پیشگام، او بر بسیاری از طراحان جوان تأثیر می‌گذارد.

مثال:

As a breenger, she influences many young designers.

معنی فارسی کلمه breenger

: معنی breenger به فارسی

پیشگام، فردی که در یک زمینه خاص، نوآوری و ابتکار عمل دارد و دیگران را تحت تأثیر قرار می‌دهد.