معنی فارسی brickly

B1

آجرگونه به شکلی اشاره دارد که ویژگی‌های آجر را به نمایش می‌گذارد.

Having characteristics or qualities reminiscent of bricks.

example
معنی(example):

این خانه ظاهری آجرگونه داشت که با آجرهای سرخ روی نمای خارجی پوشانده شده بود.

مثال:

The house had a brickly appearance, with red clay bricks on the exterior.

معنی(example):

او بافت آجرگونه خیابان‌های شهر قدیمی را تحسین کرد.

مثال:

He admired the brickly texture of the roads in the old town.

معنی فارسی کلمه brickly

: معنی brickly به فارسی

آجرگونه به شکلی اشاره دارد که ویژگی‌های آجر را به نمایش می‌گذارد.